به گزارش عصر زاگرس،طبق خبرهای منتشر شده، غلامرضا تاجگردون نماینده موفق ادوار نهم و دهم گچساران و باشت که پس از ماه‌ها ماجرای پرحاشیه‌ی رد اعتبارنامه‌اش هوس برف تازه بارش دامنه‌های دنا را پس از سال‌ها عدم بارش نموده بود، فرصتی یافت تا حداقل جویای احوال نیروی وابسته و پر تحرک خود “ملا اردشیر یاری دولیاری” گردد. ملا اردشیر یاری از خیلی افرادی که در زمان اوج یکه‌تازی تاجگردون بواسطه ایشان به سِمت‌های مدیرکلی و معاونت استانداری رسیده بودند توانمندتر بود و هست، اما همیشه رعایت حال تاجگردون را می‌نمود و فاقد درخواست و بهانه بیشتر از ایشان بود. اما حالا یاری به بازنشستگی نائل آمده و تاجگردون علاقه و سپاس خودش را نسبت به این نیروی موفق، مردمدار و شریف آموزش و پرورش اعلام نمود. جناب ملا اردشیر جسور و خلاق اقدام به پیش‌بینی خداحافظی خود و چند همکار بازنشسته ستادی‌اش در اداره کل آموزش و پرورش نمود. بنابراین پیشنهاد حضور تاجگردون را مطرح کرد که طبق شنیده‌ها، آقای تاجگردون هم با حضور حداکثر یک ساعته در این جلسه موافقت و در آن جلسه به ابراز و اظهار تشکر و خسته نباشید بصورت کُلی به جمع حاضر از جمله معاون و چند بازنشسته دیگر این اداره بسنده نمود و دریغ از بیان گلایه یا متل و مثل سیاسی دیگری!
اما ظاهراً ماجرا به همین جا ختم نشده و چنان موضوع دامنه‌ای عجیب و وسیع پیدا نموده، بطوریکه سریعاً بصورت پیامک و تماس حساسیت‌ها توسط شکارچیان سیاسی و رسانه‌ای به تهران و دفتر وزیر تازه از راه رسیده آموزش و پرورش مخابره و منتقل گردید که چرا آموزش و پرورش این استان با مدیریت متمادی “هادی زارع‌پور” همچنان بدون تغییر باقی مانده تا محل و فرصت حضور و جولان تاج گردون رد صلاحیت شده باشد.
جناب وزیر و مشاورین تازه از راه رسیده، سراسیمه و بدون آمادگی قبلی برای انتخاب مدیرکل جدید استان کهگیلویه و بویراحمد، علیرغم اینکه اقدامی جهت بررسی و انتخاب مدیرکل جدید استان صورت نگرفته بود، به ناچار و با عجله بخش اعظمی از اختیار این حوزه مهم را به آقای استاندار و نمایندگان استان واگذار و تفویض، مضافاً اعلام نمودند که خودتان به توافق رسیده و دو الی سه گزینه نهایی از میان گزینه‌های مدنظر به تهران برای صدور ابلاغ معرفی نمایید. اما متاسفانه انگار استاندار محترم هم بواسطه گرفتاری‌های شخصی چند ماهه خود از جمله درگیر شدن با بیماری کرونا در ایامی و فوت غم انگیز همسر گرامی ایشان در مدت اخیر، موفق به شناسایی گزینه‌های اصلی تصدی جایگاه مدیرکل آموزش و پرورشی که شدیداً مورد انتقاد ائمه جمعه و جماعات در دیدارهای نخستین با ایشان و چهره‌های سیاسی و فرهنگی استان، در راس آنان دکتر هدایتخواه عضو اسبق و موفق کمیسیون فرهنگی مجلس در ادوار هفتم و هشتم، جامعه هنری و ورزشی استان با هماهنگی نمایندگان استان نبوده، با این حال با عجله چند نفر را حتی بعضاً بدون برنامه و آمادگی قبلی روانه تهران نموده‌اند که گویا در راهروهای حوزه وزارتی بصورت تصادفی با هم برخورد نموده‌اند. علی ایحال وزارت متبوع و تصمیم گیرندگان ارشد استان (استاندار و نمایندگان مردم در مجلس) چنان موضوع انتخاب مدیرکل جدید برایشان دشوار، غافلگیرانه و سنگین بوده که موفق به جمع‌بندی برای انتخاب نهایی نشده و به احتمال زیاد فعلاً به انتخاب سرپرست رضایت داده‌اند تا در فرصتی مکفی و مناسب فرد توانمند اما مقبول، جامع‌نگر و چند بعدی را برای سکانداری تعلیم و تربیت انتخاب نمایند که برتر از “هادی زارع‌پور” باشد که طولانی‌ترین دوران مدیرکلی در آموزش و پرورش این استان را به نام خود ثبت نمود و جناب تاج گردون هم ظاهراً در مطلبی بیان داشته که انتخاب جایگزین زارع پور به کاری سخت و دشوار برای تصمیم گیرندگان تبدیل شده است.
اما سوال اینجاست که توقع از سرپرست در این مدت کوتاه چیست و جناب سرپرست چگونه موفق به انتخاب گزینه‌ای مقبول از میان نیروهای “دو زیست” در گچساران و باشت برای آقای سید ناصر حسینی پور تحت عنوان احدی از معاونین نماید؟ جایگزین معاونت‌های حساس و بدون تصدی پشتیبانی و سواد آموزی چه کسانی باشند؟ مهلت ایشان برای آزاد‌سازی معاونت‌های آموزش متوسطه و ابتدایی از این فضای به هم ریخته، خسته و تکراری چه مدت است؟ نگرانی خاطر چهره فرهنگی و محبوب اصولگرایان استان جناب استاد هدایتخواه و قریب به اتفاق ائمه محترم جمعه و جماعات و اهالی ورزش استان را از رکود، ضعف شدید و نیمه تعطیل بودن حوزه‌های پرورشی و تربیت‌بدنی چگونه رفع یا برآورده نماید؟ آیا در این فرصت حداقلی که نصیب سرپرست خواهد شد و خودش آرزوی تثبیت شدن را دارد، با چه سرعتی روسای تکراری، خسته، بدون تحرک و بعضاً بازنشسته شهرستان‌ها و مناطق تابعه استان بخصوص در مناطق گرمسیری عموماً و کهگیلویه بزرگ را با آن حساسیت‌های خاص خود تغییر دهد؟
با این توضیحات، فرصت کوتاه، آزمون سنگین و درخواست‌ها نیز عجیب و متفاوت خواهد بود.
دیدگاه های مردم